یکی از هدر دهنده های وقت در محیط کاری، تردید در تصمیم گیری ست. تردید و تصمیم گیری ضعیف، می تواند هزینه های گزافی در زمینه ی پول و زمان داشته باشد. روشی مناسب برای تصمیم گیری این است که، هشتاد درصد از تصمیم ها را باید برای اولین بار اتخاذ کرد، پانزده درصد از تصمیم ها را باید بعداً گرفت و پنج درصد از آنها را اصلاً نباید اتخاذ نمود.
چهار نوع تصمیم
به طور کلی چهار نوع تصمیم وجود دارد که به طور قطع در زمینه ی کاری با آنها سر و کار دارید:
چهار ابزار فکری مهم برای رسیدن به اهداف وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید. استفاده کاربردی از این ابزارها میزان توانایی و شایستگی شما را در رسیدن به اهدافی که از پیش تعیین کرده اید، بهبود می بخشد:
وقتی بحران با حالت اضطرار پیش می آید، پنج راه برای مقابله با آن به شرح زیر قابل اعمال است:
به طور کلی، پنج سوال اساسی برای تعیین اولویت ها وجود دارد که با پرسش مرتب آنها می توانید اطمینان حاصل کنید که روی اولویت های مهم خودکار می نمایید و به طور قطع، نتایج بهتر و بیشتری-بیش از آنچه که تصور می کردید-عایدتان می شود:
تصمیم قاطع بگیرید در کاری که انجام می دهید بهترین باشید. از همین امروز تصمیم بگیرید که در زمینه ی کاریتان به دسته ی ۱۰%برتر بپیوندید. به افراد برتری که اطافتان هستند نگاه کنید و بدانید که هیچ کس از شما باهوش تر و هیچ کس از شما بهتر نیست. اگر آنها امروز از شما جلوتر هستند. به این دلیل است که آنها کارها را به گونه ای متفاوت از شما انجام می دهند. هرکاری را هم که شخص دیگری انجام داده است. شما هم می توانید انجام بدهید؛ اگر یاد بگیرید چگونه آن کار را انجام بدهید.
از لحاظ شخصی و تخصصی به نفع شماست. زبر و زرنگی خود را از دست نخواهید داد، و “لگدمال” نخواهید شد. به شما اطمینان می دهم که بی عاطفه، بی توجه یا بی انگیزه نخواهید شد. برعکس احساسی برخاسته از الهام و خلاقیت خواهید داشت و حتی به انجام کارهایی بیش از سهم همیشگی خود، تشویق می شوید. در حالیکه دیگران مشکلات را می بینند، شما راه حل ها و فرصت ها را خواهید دید، همچنین به جای اینکه از پسرفت ها و شکست ها مایوس شوید، به نرمی و به سرعت به حال اول برگشته، ادامه خواهید داد. شما دارای انرژی اضافه خواهید بود. خواهید توانست ” در مرکز طوفان موثر باشید” و چون خیلی منطقی و واقع بین خواهید بود، در اوقاتی که نیاز به تصمیم گیری های سخت باشد، چشم ها به شما دوخته خواهد شد.
ده دقیقه کاری نکردن، ساکت نشستن و در سکوت فرو رفتن، به شما کمک می کند که از پا نیفتید. به شما فرصت باز یافتن دیدتان و دست یافتن به آن قسمت از مغزتان را که به خرد و عقل سلیم می دهد، می بخشد. وقتی که ساکت می نشینید و کاری نمی کنید، به مغزتان فرصت می دهید مسائل را مرتب کند و جا بیندازد. یک لحظه ی شلوغ را به یک لحظه ی تحت فرمان تبدیل می کند و به ذهن شما فرصت استراحت و تجدید قوا می دهد. عقاید و افکاری به مغزتان خطور می کند که در حالت سرآسیمگی ذهن چنین نمی شد. وقتی که ده دقیقه بدون انجام کار یا ساکت نشستن را تمام کردید، به نظرتان می رسد که زندگی با سرعتی کمتر به شما حمله می کند، که باعث می شود همه چیز کاملاً آسان تر و کم تنش تر به نظر برسد.
• مقاله چهارم سعی کنید در فعالیت های تان نتیجه گرا باشید تونایی شما برای دستیابی به نتیجه، مهم ترین مساله ای است که می تواند به تنهایی تعیین کننده ی میزان حقوق و سرعت ارتقاء شما باشد. مهم ترین شاخص برای موفقیت است. تحقیقات زیادی نشان داده که ادامه مطلب…
والتون در مغازه رقبایش به دنبال ایده های خوب می گشت.
ارسطو می گوید: << ما فقط با تمرین یاد می گیریم چطور باید کاری را انجام دهیم. >> همانطور که یک پزشک با درمان بیماران، این کار را تمرین می کند، ما نیز باید با اجرای ایده ها، آن ها را تمرین کنیم. ما با گشتن به دنبال ایده ها ، به عادت های شکار خو می گیریم.
باید به گفته ی ارسطو اضافه کنیم که با فکر کردن به کاری که انجام می دهیم نیز می توانیم درس هایی یاد بگیریم. به بیان دیگر، بخشی از فرآیند یادگیری این است که به عنوان یک شکارچی ایده ها، هر از گاهی میزان پیشرفت تان را ارزیابی کنید. می توانید این کار را با طرح چند پرسش در آخر هر هفته انجام دهید: <<فرآیند آموزشی>> روزانه من چیست؟ آیا در چند روز گذشته روزنامه خوانده ام؟ آیا گفت و گویی کاری و مفید با کسی داشته ام؟ این هفته چه یاد گرفتم؟ آیا توانسته ام میان تجربیات شخصی و کارهایم ارتباطی برقرار کنم؟ آیا از دیگران، ایده ای گرفته ام؟
غلبه بر تاخیر و تعلل، همواره نیازمند استفاده از روش ها و تکنینک های لازم جهتِ سازماندهی و ایجاد انگیزه در انجام صد در صد کار است. در این قسمت، پنج راه غلبه بر تعلل یا به نوعی کاهش تمایل به تعویق یا تعلل را بیان می کنم: